به گزارش مشرق؛ خردادماه سال ۱۳۹۶ بود که سیدمصطفی صادقی، از مدافعان حرم به شهادت رسید و پس از شهادت این شهید والامقام بود که یک عکس نظر همه را به خود جلب کرد، عکسی که در آن دو دختر کوچک شهید پاهایش را گرفتهاند که نرود؛ عکسی بسیار شورانگیز و پر رمز و راز.
دست نوشتهای از شهید صادقی هم وجود دارد که مکمل این عکس است. شهید عزیز با دستخط خودش این بیت را نوشته است: نرخ رفتن به سوریه چند است/ قدر دل کندن از دو فرزند است
سیدمصطفی صادقی، ۱۸ دیماه سال ۵۹ در تهران متولد شد و پس از گذراندن دوران ابتدایی و راهنمایی، در هنرستان جنگافزارسازی وابسته به صنایع دفاع جمهوری اسلامی ایران مشغول به تحصیل شد و پس از اخذ دیپلم برق الکتروتکنیک در صنایع مهماتسازی مشغول به کار شد و پس از ۹ ماه با استعفای شخصی به خدمت مقدس سربازی اعزام شد و در پادگان امام علی(ع) سپاه، دوران نظام وظیفه را به اتمام رساند.
با توجه به مدرک تحصیلی فنیاش با معرفی اداره کار و امور اجتماعی بر حسب نیاز، در شرکت ایران خودرو به مدت پنج سال مشغول به کار شد و همزمان در دانشگاه امیرکبیر تحصیل کرد و پس از اخذ مدرک کارشناسی در سازمان انرژی اتمی ایران مشغول به خدمت شد. سیدمصطفی همزمان با اشتغال در رشته مدیریت تکنولوژی دانشگاه آزاد اسلامی تهران ادامه تحصیل داد و در سال ۱۳۹۳ پس از دفاع از پایاننامه، موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد شد.
شهید والامقام مقارن با کار و تحصیل در سنگر بسیج و کارهای جهادی نیز بسیار فعال بود؛ او اعتقاد راسخ به نماز اول وقت داشت. همکارانش تعریف کردهاند زمانی که از محل کار به طرف منزل حرکت میکرد خودرو را زیر پل گیشا پارک کرده و نماز مغرب و عشا را همانجا میخواند.
سیدمصطفی پس از طی دورههای آموزشی متعدد نظامی و آمادگی کامل در تاریخ ۲۰ اسفندماه سال ۹۴ به مدت سه ماه برای شرکت در جبهه مبارزه با داعش و گروههای تکفیری و دفاع از حرم حضرت زینب(س) اعزام شد و پس از این مدت به کشور بازگشته و تنها ۹ روز از مرخصی خود استفاده کرد و در کنار خانواده ماند و مجدداً به جبهه مقاومت در سوریه بازگشت و تا ۴۵ روز در مأموریت بود.
در ایام عید سال ۱۳۹۵ قرار بود بهصورت خانوادگی به مشهد مقدس بروند و تمامی کارهای مقدماتی هم انجام شده بود اما شهید عزیز طی تماسی اطلاع میدهد که من ۲۵ اسفندماه به کشور سوریه اعزام خواهم شد. خانواده به ایشان میگویند قرار بود زیارت حضرت ثامنالحجج امام رضا(ع) برویم حداقل بعد از زیارت برو، شهید پاسخ میدهد که من به زیارت حضرت زینب(س) میروم شما هم نایبالزیاره من باشید.
شهید جاویدالأثرسیدمصطفی پس از اعزام به منطقه مقاومت سوریه، در تاریخ ۱۶ خردادماه سال ۹۶ مصادف با یازدهم ماه مبارک رمضان در وقت افطار در حماء بهدست تکفیریهای جنایتکار به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر این شهید بزرگوار هنوز برنگشته است و خانوادهاش همچنان چشمانتظار هستند.
معروف است شهدایی که پیکرشان گمنام میماند و دفن نمیشود هر شب میهمان حضرت فاطمه زهرا(س) هستند و صدیقه طاهره هر شب به پیکر مطهرشان سر میزند. انشاءالله که شهید سیدمصطفی صادقی نیز هر روز میهمان سرور زنان دوعالم است.
ایمان و اعتقادات؛ مهمترین دلیل رفتن
مادر شهید میگوید: من چهار فرزند داشتم، مصطفی بچه سوم و تنها پسرم بود و جانم به جانش بسته بود. مهمترین دلیل رفتنش ایمان و اعتقاداتش بود. میگفت اگر من و امثال من برای دفاع از حرم نرویم چه کسانی بروند؟ دفاع از حرم بر من مسلمان شیعه واجب است؛ خانم زینب(س) آنجا تنهاست، ما اگر مسلمان واقعی هستیم نباید ایشان را تنها بگذاریم. در مرتبه بعدی هم میگفت سوریه برای نیروهای تکفیری مثل در ورودی است، اگر ما این در ورودی را رها کنیم اگر مراقبش نباشیم، یک روزی آنها وارد خانه ما هم میشوند. پسرم اصرار داشت که حتما برود آنجا تا پای آنها به خانه ما نرسد.
وی ادامه داد: مصطفی ساعت چهار صبح چهارشنبه شهید شده بود، خود من روز دوشنبه با مصطفی تلفنی صحبت کردم، چون تقریبا سه ماه از رفتنش میگذشت خیلی دلتنگش بودم، حرف که میزدیم گفتم مصطفیجان مواظب خودت باش، خیلی دلم برایت تنگ شده که در جواب گفت مادر، من را به حضرت زینب(س) بسپار، دلت آرام میشود. باور کنید الان هم با اینکه پسرم شهید شده اما دل من آرام است چون پسرم را سپردم به خانم زینب(س) و میدانم که این بهترین سرنوشت برایش بوده و بهترین جایگاه را دارد.
وصیتنامه عاشورایی و انقلابی
در وصیتنامه شهید سیدمصطفی صادقی نکات و توصیههای اعتقادی و انقلابی و تربیتی کمنظیری وجود دارد که از نکات برجسته و حائز اهمیت آن میتوان به صبر و توکل به خدا، منتظر ظهور امام زمان بودن، توجه به خمس و نداشتن مال بدون خمس، توجه به حقالناس و نداشتن رد مظالم، عنایت به نماز اول وقت و نداشتن نماز قضا، رعایت بیتالمال و فروتنی، ارادت شدید به پدر و مادر و رعایت حال آنان، زینبی تربیت کردن دخترانش و ... اشاره کرد.
همچنین این شهید مدافع حرم تأکید داشت که این دنیا فانی است و خدا باقی، دنبال دنیا نباش و فقط به دنبال خدا باش. با ارادتی که به نهضت حسینی داشت همیشه میگفت من هر چه دارم از هیئتها و روضهها و البته از خادمی در خانه اربابم امام حسین(ع) است و توصیه مکرر به شرکت در هیئتها و عزاداری حسینی داشت.
ولایتمندی و ولایتمداری و اعتقاد و ارادت شدید به ولایتفقیه و پیروی و اطاعت از حضرت آیتالله خامنهای(مدظلهالعالی) توصیه مکررش به دیگران بود که وصیتنامه خود را با این جمله به پایان رسانده است: «در پایان یادآور میشوم اینجانب مقلد حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای هستم».
متن کامل وصیتنامه به این شرح است:
«پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: سزاوار نیست که مسلمان شبی را به صبح آورد مگر اینکه وصیت او آماده باشد.
الحمدلله رب العالمین و الصلاه علی سیدنا محمد و آله الطاهرین
اینجانب سیدمصطفی صادقی فرزند سیدمیرزا، متولد ۱۸ دیماه ۵۹ به شماره شناسنامه: ۵۶۰ در تاریخ یکم آذرماه ۹۳ با اعتراف به یگانگی پروردگار و رسالت خاتم پیامبران و امامت دوازده معصوم، در کمال صحت، سلامت و اختیار به موارد ذیل وصیت میکنم:
بخش اول: تعیین وصی، ناظر و قیم برای اطفال صغیر
۱- وصی خود قرار دادم جناب آقای سیدمیرزا صادقی، پدر عزیزم به شماره تلفن: ..,۰۹۱۲
۲- ناظر بر انجام وصیت جناب آقای سیدوهاب صادقی پسر عموی عزیزم به شماره تلفن: ..,۰۹۱۲
۳- سرپرست و قیم فرزندان صغیرم جناب آقای سیدمیرزا صادقی پدر عزیزم
بخش دوم: بدهکاریها
بدهیهای اینجانب به شرح زیر است:
۱- تمام مهریه همسرم خانم سیدهسمیه فاضلی که البته بین بنده و ایشان توافقی (در هنگام عقد) انجام شده اما با توجه به رنج و زحماتی که در زندگی با بنده کشیده است خانه مسکونی کامل متعلق به ایشان است.
۲- خمس درآمدهای اینجانب از سال خمسی گذشته تا کنون
(سال خمسی اینجانب در تاریخ یکم فرودینماه هر سال است و به نظرم مال بدون خمس ندارم و تا کنون خمس اموالم پرداخت شده؛ لذا از دفتر مرجع بنده حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای روحی له الفدا سؤال شود).
۳- یک حج عمره به همسرم بدهکارم که با فروش فیش حج اینجانب کلیه هزینههای حج عمره به ایشان تقدیم میشود.
۴- به نظرم نمیرسد چیزی از رد مظالم بر عهده داشته باشم لکن طبق حکم شرعی مرحمت فرمایید.
بخش سوم: وصیت به ثلث(یک سوم اموال)
تنها دارایی حقیر پس از احقاق حق همسرم که پس از ماشین و خانه باشد فقط موجودی حسابهایم و آنچه در وصیت بهعنوان مال ذکر شده است مانند باقیمانده حساب صندوق حسینیه و...
۱- نماز قضا ندارم انشاءالله ولی سه روز روزه بر گردن دارم، اما اگر پدرم لطف کند تا قبل از سالگردم هر چه صلاح بداند البته در صورت وجوب شرعی و سؤال از مرجعم انجام دهند.
۲- آنچه از اموال سازمانی استفاده کردم سعی شده در پاکتی زیر میزم هزینه آن پرداخت و ملزومات اداری جایگزین خریداری کنم و مقداری باقیمانده است که طبق سؤال از مرجع اقدام شود. احتیاط پنج میلیون ریال واریز شود.
۳- هزینه غسل، کفن، دفن و مراسمات را از بیمه عمر و بیمههای سازمان و بر عهده پدرم است و هیچ لزومی به انجام مراسمات مختلف ۳ و ۷ و ۴۰ نمیبینم اگر این هزینهها با مبلغی که از طرف بیمه تعلق میگیرد پوشش داده نشد، نیازی به برگزاری نیست.
بخش چهارم: وصایای اخلاقی
پدر و مادر عزیزم حلام کنید از این حقیر خیری ندیدید و تا متوجه بشوم که شما چه گوهری هستید زمان از دست رفت و البته خداوند شاهد است که تمام تلاشم را برای جبران معصیتی که در حق شما داشتم انجام دادم.
خواهرم صدیقهسادات، حلام کن از این حقیر خیری ندیدی لطفاً در اداره زندگی و تربیت فرزندانم همسرم را یاری کن.
خواهرم آمنهسادات، حلام کن از این حقیر خیری ندیدی لطفاً در اداره زندگی و تربیت فرزندانم همسرم را یاری کن و ضمناً وصیت میکنم با توجه به اینکه شما و حاج ابراهیم تحصیلکرده هستید در ازدیاد نسل اسلام کوتاهی نکنید که در آن دنیا پاسخگویی سخت است و برکت زندگی این دنیا و حیات طیبه متصل به عقبی در ازدیاد نسل اسلام است.
خواهرم عاطفهسادات حلام کن از این حقیر خیری ندیدی. این دنیا فانی است و خدا باقی، تمام آنچه در دنیا میبینیم و میشنویم و میخوریم و اعمال و کردارمان البته خودت میدانی همه و همه نزد خداوند باید حساب پس بدهیم. دنبال دنیا نباش و فقط به دنبال خدا باش. هر کاری را برای خدا انجام بده. خیر دنیا و آخرت در نماز اول وقت است. مراقب دوستانی باش که در کنار آنها فقط شادی و لذتهای دنیا را میچشی؛ من هر چه دارم از هیئت و روضهها و البته از خادمی در خانه اربابم امام حسین(ع) است. اگر هیئت عشاق رفتی از اول سخنرانی برو، شیوه و زاری هیئتها ابتدا تحملش سخت است اما اگر مداومت داشته باشی شیرینی و خنکی و سبکی گریه بر جدمان آنچنان گواراست که دیگر ترکش نمیکنی.
عزیزانم ابراهیم نیکویی و سیدوهاب صادقی حلام کنید از این حقیر خیری ندیدید. من چیزی ندارم سفارش کنم غیر از اینکه پیروی و اطاعت از امام خامنهای روحی له الفدا را فراموش نکنید و همیشه پشتیبان ولایت فقیه باشید و منتظر ظهور امام زمان روحی له الفدا عزیز باشید و البته هیئتها و عزاداری امام حسین را ترک نکنید. اگر هر هفته در هیئتهای حسینی با فرزندان حضور داشته باشید، سلامت روحی فرزندانتان تضمین شده است.
همسرم سیدهسمیه فاضلی در زندگی با من سختیهای زیادی کشیدی. حلالم کن. من تمام توانم را برای آسودگی شما و فرزندانم کشیدم و این تمام تلاشم بود. تقاضا دارم این منزل را تا زمانی که قیمت مساعدی پیدا نکرده، نفروشی و اگر فروختی حتماً خانهای بخری که به نام خودت یا فرزندانم باشد که پس از این حقیر بیسرپناه نباشید، البته با مشورت سید وهاب و پدرم آنچه صلاح است از وصیت من اولیتر است.
تقاضا دارم و خواهش میکنم دخترانم را زینبی تربیت کن و در زندگی صبور باش و متوکل به خدا. هیئتها و مراسم مذهبی را به هیچ عنوان ترک نکن. این وصیت من است که فرزندان در هیئت حضرت اباعبدالله(ع) پرورش یابند تا از هر گزندی مصون باشند. تا هفت سالگی اصلاً به ایشان سخت نگیر و حرص نخور و رهایشان کن و پس از آن کمکم با اصول تربیت اسلامی به آنها رفتار کن. فراموش نکن هیچگاه مخصوصاً جلوی فرزندان با پدر و مادرت و پدر و مادرم با ترشی صحبت نکن و سعی کن دستبوسشان باشی تا الگوی دخترانم شوی.
دخترانم صدیقهسادات و مطهرهسادات اگر در بزرگسالی این وصیت را خواندید فراموش نکنید شوق ولایت مرا به کربلا کشاند. در اطاعت از ولی امرمان امام خامنهای روحی له الفدا از هیچ کوششی دریغ نکنید و سعی کنید ماههای رمضان نماز را در بیت بخوانید البته این فقط پیشنهاد است تا روی مبارک آقایمان را ببینید و روحیه بگیرید.
از دخترانم میخواهم حافظ قرآن شوند و تلاش کنند مفسر قرآن و علوم دینی شوند و در ازدیاد نسل مسلمانان تلاش کنند و انشاءالله پدرم زنده باشد و ایشان را زود به خانه بخت بفرستد.
عباس سلمان تبریزی ه،مکار عزیزم حلالم کن از من خیری ندیدی. لطفا اطلاعیهای با عنوان همکاران حلالم کنید چاپ کن و در سازمان توزیع کن البته با پولی که از پدرم میگیرید یعنی از هزینه بیتالمال نباشد. انشاءالله همکاران حلالم کنند.
از همه عزیزان تقاضا دارم اگر چیزی از اموالم البته از حسابهای موجود باقی ماند، صدقه جاریه کنند و تقدیم شود به مسجد سادات و اگر چیزی نماند از پول خودرو یک میلیون تومان به مسجد سادات تقدیم شود.
پدر جان من تمام تلاشم را برای خدمت به خدا به کار بستم و تلاش کردم درس بخوانم تا با پرباری و با دانش و علم و تخصص به این مملکت کمک کنم اما مجالی نبود و فرصت تمام شد.
به همه دوستانم و رفقای هیئت عشاق و دیگر دوستان بسیج و سازمان و آنان که به مجلس ختم میآیند، توصیه کنید تا در گسترش نسل اسلام کوشا باشند و به فرامین رهبر عزیز امام خامنهای روحی له الفدا گوش بسپارند و حداقل چهار فرزند برای گسترش اسلام تربیت کنند.
اما از خدا میخواهم توفیق بدهد این بنده حقیر که تنها افتخارم خادمی هیئت مولایم است را آنقدر زنده بدارد که در رکاب حضرت ولیعصر(عج) سربازی کنم اما اگر اجل مهلت نداد و لیاقت نداشتم انشاءالله به دعای خیر شما عاقبت به خیر شوم.
در پایان یادآور میشوم، اینجانب مقلد حضرت آیتاللهالعظمی الامام خامنهای هستم.
سیدمصطفی صادقی».